زندگیم پر از بی تصمیمیه
مثل قایقی که پارو زنی نداره
و هر جا که موج بره اینم میره
+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۳/۲۷ ساعت 9:6 توسط دخترک
|
زندگیم پر از بی تصمیمیه
مثل قایقی که پارو زنی نداره
و هر جا که موج بره اینم میره
بعد از 18 سال کار تو این خراب شده
هنوز احساس تنهایی میکنم
جدیدا چشمام می پره
نمیدونم دلیلش دلهره آیندست یا واسه فشارای این روزاست
نیاز دارم که جا به جا بشم و برم یه شهر دیگه
بهم قول هایی داده میشه اما اونی نیستن که باید باشن
یه شرکت دیگه باهام موافقت کرده ولی اینقدر همه چیز مبهمه که جسارت انتخاب اون مسیر رو ندارم و نمیتونم یه فشار دیگه به فشارای زندگیم اضافه کنم
فکر میکنم دچار فرسودگی شدم
و با همه تلاشم با همه تلاشم هر روز عقب میافتم و هر روز خسته تر می شم
عاقبت شاید خوب باشه