دارم به همون جمله فکر میکنم
انتقام گرفتم
همچنان به دخترم فکر میکنم
از من ؟
یا از چشمای هیدیکا ؟
.
دوباره با مشاور قرار گذاشتم که چطوری دخترم رو ازین گذار رد کنم
که کمترین آسیب رو ببینه
یه جمله تو مغزم همش تکرار میشه
( ازت انتقام گرفتم)
از من ؟
دخترت چی ؟
این خدا کجاست که حواسش به طفل معصوم من نیست آخه ؟
اشکالی نداری طلا
خودم دورت می گردم ، خودم تصدق چشات می شم
یک هفست خواب ندارم
امروز تصمیم میگیرم ببخشمش
فردا دوباره تصمیمم عوض میشه
امروز میگم خوب گناه داره
فردا رفتاراشو میبینم میگم نه من بودم که گناه داشتم
امروز دلم پر میکشه
فردا میگم خدایا شکرت
امروز حالم بد بده
فردا هم حالم بد بده
اینجا هم دیگه امن نیست
نمیشه توش نوشت
نمیشه دردامو فریاد بزنم
بگم خدایا تو کجایی؟؟
من ازون هرزه دست فروش چیز میخریدم که حمایتش کنم
اون زندگی من و بچم رو مفت برد
.
.
تف تو روت مرد، خیلی قیمتت کم بود
یادته بهم کفتی چرا میخری؟ گفتم گناه داره.
یادته؟
اونم نقش بود بی شرف بی بته بی خونواده
.
خونه زمینیش هم برنامه کثیفتون بود
شایدم جفتتون بیماری جنسی دارین که قراره بمیری.
بازم تف تو روتون
تفففففففف
دو سه ساعتی آروم شدم
دوباره گر گرفتم
تف تو روتون کثیفا
لعنت بر پدر و مادرتون
خیر نبینین
هر چی خواستم خودت با پای کثیف خودت پاشی ازون محیط کثیفتر از خودت بیای بیرون
یه بار کون گشادتو جمع کنی و یه تلاش درست برای زندگی بچه طفل معصومت بکنی
نشد که نشد
انگیزه تو سکس بود و شهوت
لعنت به پدر و مادرت که با تو همراه شدن واسه گوه زدن بیشتر به زندگی یه دختر بچه زیبای معصوم
فقط یه راه داری؟
کدوم راه ؟
یکی دیگه رو بدبخت تر ازینی که هست بکنی ؟ زبون تر از این ؟ خارتر از این ؟ که بره سر زندگی یه بچه طفل معصوم که تا پنج سالگیش کلی زجر کشید و کلی اشک دیدو هنوز یه ذره خوشی هم ندیده تو زندگی ؟
یا خودتو بکشی ؟
گوه
گوهین شماها
خدا ازتون نگذره
خدا ازتون نگذره
به خدا که نمیگذره
یه مشت عقده ایه هرزه
درگیر جمبل و جادو
درگیر کثافتی که وجودتونو گرفته
تف تو روتون
بعضی چیزا رو بذار گم شن مادر.
بهتر ازینه زمان بذاری و پیداشون نکنی.
بعضی چیزا رو باید پذیرفت، باید خط بکشی روشون تا با وجود کوچیک بودنشون عذابت ندن.
ما تو دنیای آدمایی زندگی میکنیم پر از ادعای آدم بودن، ولی موقع انتخاب یادشون میره باید ترجیهشون چی باشه.
من بهت اطمینان میدم نمیذارم چیزای مهم رو گم کنی و اگه گم شدن بهترش خواهد آمد، شاید بهتر توام اینه.
هر شکست یک قدم به سمت رشده.
یادت باشه دخترم از آدم های کم شکست نمیخوری بلکه درس میگیری.
ازین به بعد مامان قوی تری میبینی، مامانی که اگر چه میرنجه و تاسف میخوره به حال بد آدمای بد، اما محکمتر قدم بر میداره.
