سنگ صبور باز هم سلام

از تنهاییست که به تو پناه میبرم

و گر نه تو هم زیاد دلچسب نیستی

راستش اگر میتوانستم جای دیگری ، سنگ دیگری پیدا کنم که تاب حرف هایم را بیارود

یک لحظه هم معتلش نمیکردم

بار و بندیلم را جمع میکردم و میرفتم

تا از نظر پنهان شوم

تو که روح نداری، تو که قلب نداری

عین خیالت هم نمشود

سنگ زیادی صبور