دستنوشته شماره 666
با آخرین قطره اشک افتادی
حالا تو میمانی و دلبستگی هایت
پشیمان نشو
که جایگاهت از خوکچه ی خسته ای که زهرا صدایش را دراورد هم پایین تراست پیش چشمانم
پشیمان نشو که دلم برای دلت نمیسوزد
به قول مادر
من مسیح نیستم که ببخشم
تو را نمیبخشم
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۶/۲۷ ساعت 18:43 توسط دخترک
|
